نگاهی به کشاورزی شهری
“کشاورزی شهری[1] سیستم پیچیدهای است که طیفی از علاقمندیها و منافع را، اعم از فعالیتهای سنتی مانند تولید، فرآوری، بازاریابی، توزیع و مصرف، تا فوایدچندجانبه و خدماتی که کمتر مورد توجه و تحقیق قرار گرفته را در بر میگیرد. ابعاد و فواید کمتر شناختهشده کشاورزی شهری شامل تفرج و اوقات فراغت، پویایی اقتصادی، کارآفرینی و رونق کسب و کار، سلامت و رفاه شخصی، سلامت و رفاه اجتماعی، زیباسازی منظر، و مرمت و بهسازی محیط زیستی است” (Butler and Moronek, 2002 as cited in Philips, 2013: 48). محققین بسیاری به این نکته اذعان نمودهاند که فواید کشاورزی شهری فراتر از فواید اجتماعی و محیط زیستی شامل امنیت غذایی، ارتقای کیفیت هوا، و تنظیم چرخه آب است. حسن قابل تامل سیستمهای کشاورزی شهری این است که در بسیاری از فرمهای فضایی – از باغها و مزارع اجتماعی[2]و باغ بامها[3] تا منظرسازی خوراکی[4] و باغهای میوه شهری[5]– قابل تحقق بوده و لذا میتواند به طور عمیقی در ارتقای تنوع زیستی شهری و تمهید خدمات بومشناختی[6] حیاتی از قبیل گردهافشانی، کنترل آفات و تابآوری اقلیمی[7] ایفای نقش نماید (Lin, Philpott, & Jha, 2015).
خوشبختانه نتایج یک پروژه تحقیقاتی در خصوص تلفیق تولید شهری غذا[8] در پروژههای شهری بزریل نشان میدهد که کشاورزی شهری فواید تغذیهای و محیط زیستی را به همراه داشته، و فراتر از زیباسازی منظر شهری، در جلوگیری از فرسایش خاک و حتی رانش زمین و بازیافت مواد زاید در محدوده شهری مؤثر واقع گشته است (Madaleno, 2000). نکته مهم دیگر ارتقای سواد بومشناختی[9] کودکان است. با توجه به یافتههای Guitart, Pickering, & Byrne (2014) باغهای اجتماعی و باغهای مدارس ابزار مقرون بصرفه و عملکردی برای بهبود سلامت شهروندان و به خصوص کودکان هستند. نکته جالب توجه در مورد باغهای اجتماعی این است که این گونه فضاهای سبز شهری قابلیت اجرا در هر شهری را در تیپولوژیهای مختلف شامل باغهای کوچک، باغ بامها، محدودههای راه آهن، سایتهای متروکه، بندرگاهها، و حتی بسترهای کاشت برجسته در میادین عمومی را دارد (Guitart, Pickering, & Byrne, 2014)
در حالی که یافتههای مطالعه Morckel (2015) نشان میدهد که شهروندان باغهای اجتماعی را جذابتر از زمینهای خالی ادراک نمودهاند، محققان دیگری (Middle et al., 2014) در خصوص دو جنبه مثبت باغهای اجتماعی سخن میگویند که در پارکهای شهری تحت استفاده تلفیق گشتهاند؛ ابعاد مثبت فردی و ابعاد مثبت اجتماعی. در سطح انفرادی، باغهای اجتماعی محلی را برای باغبانی و محیطی را به مثابه پارک ترمیمی[10] فراهم آورده که در مقیاس پیادهروی برای یک واحد همسایگی از دسترسپذیری خوبی برخوردار است. در سطح اجتماعی، باغها میتوانند تسهیلکننده تعاملات میان گروههای اجتماعی مختلف بوده، فرصتهایی را برای مشارکت فعالانه در فرایند برنامهریزی فضای سبز فراهم آورده، و مهمتر از همه، آموزش محیط زیست[11] را ارتقا بخشد (Middle et al., 2014)
اخیراً یکی از ابعاد کشاورزی شهری که کاشت درختان مثمر و تامینکننده مواد غذایی در فضای شهری است مورد توجه محققین قرار گرفته است. دیدگاه و مقصود استراتژیک این دسته از محققین از توجه به گیاهان چندساله چوبی مولد مواد غذایی، منظرسازی خوراکی شهری[12] و بهبودبخشی وضعیت پایداری و تابآوری مجتمعهای شهری است. این پدیده که به “جنگلداری غذایی شهری[13]” مشهور است مشتمل بر باغهای میوه اجتماعی[14]، باغهای میوه شهری، درختان میوه شهری، نقشه مکانهای دسترسی به میوه در شهر، جنگل غذای شهری، باغهای میوه عمومی، پارکهای خوراکی[15]، و انواع پروژههای کاشت و گسترش درختان میوه در شهرها میباشد (Clark & Nicholas, 2013). تجربه سازمان پارکها و تفرج سیاتل[16] که به گروههای همسایگی اجازه میدهد تا باغهای میوه عمومی، جنگلهای مولد مواد غذایی، و پرچینهای خوراکی را در پارکهای شهری احداث نمایند، به ما این امکان را میدهد تا در خصوص این موضوع که درختان میوه میتواند به عنوان انگیزشی برای شهروندان برای کاشت درختان عمل نماید، بحث نماییم. چرا که درختان میوه به شهروندان این امکان را میدهد تا به میوهها در مناظر شهری وحشی و طراحی شده دسترسی داشته باشند و موقعیتها و فرصتهایی را برای ساکنان محیط شهری فراهم می آورد تا ناظر و مباشر منابع طبیعی عمومی بوده و به طور عمقی با طبیعت تعامل نمایند (McLain et al., 2012).
نکته جالب دیگر ابعاد سلامتی کشاورزی شهری است. بر اساس اطلاعات مستند مصرف میوههای تولیدی شهرها برای سلامت انسان مضرّ نیستند. همچنین درختان و درختچههای میوهدار در مقایسه با سبزیجات برای باغبانی شهری در مناطق شهری که آلودهاند مناسبتر بوده و محصول سالمتری را تولید مینمایند (von Hoffen & Säumel, 2014). آزمایش میزان سلامتی محصولات باغبانی توسط Säumel et al., (2012) ما را مطمئن میسازد که وجود موانعی مابین سایتهای کاشت و تولید، و خیابانها و جادهها میزان محتوای عناصر فلزی که باعث سمّیت محصول میشود را کاهش میدهد. بنابراین، آلودگیهای محیط زیستی مرتبط با ترافیک در محصولات کشاورزی درون شهری به نحو قابل ملاحظهای قابل تقلیل یافتن است، در صورتی که سایتهای کاشت و تولید محصولات کشاورزی توسط ساختمانها و حجم گسترده ای از پوشش گیاهی که تاثیر آلایندههای هوا را کم مینماید، محصور گردد.
لازم به ذکر است که در میان متخصصین حرفهای در زمینههای مختلف برنامه ریزی محیطی و فضایی مشغول هستند، برنامهریزان شهری، معماران منظر، بومشناسان منظر، نمایندگان سازمانها و داوطلبان، و کارکنان شهرداریها نقش مهمی را درتعیین استراتژیهای اجرایی کشاورزی شهری متناسب در مقیاس شهر میتوانند ایفا نمایند تا بهرهمندی شهروندان و ساکنان شهری و گروههای هدف در معرض خطر به بیشینه ممکن ارتقاء یابد (Napawan, 2014).
معماران منظری که علاقمند به پیگیری طراحی و اجرای منظر شهری کشاورزی[17] هستند به موازات شناخت نیازهای منظر شهری عمومی، باید از الگوهای فضایی متنوع کشاورزی شهری مطلع شوند. این الگوها در کشورهای مختلف عبارتند از: باغهای آشپزخانهای[18]، کشاورزی تخصیصی[19]، منظرسازی خوراکی[20]، مزارع شهری کوچکمقیاس[21]، مزارع شهری بزرگمقیاس[22]، و سایتهای خردهفروشی، توزیع و خدمات محصولات کشاورزی[23].
[1] Urban agriculture
2] Community farms
[3] Rooftop gardens
[4] Edible landscaping
[5] Urban orchards
[6] Ecosystem services
[7] Climate resilience
[8] Urban food production
[9] Eco literacy
[10] Restorative park environment
[11] Environmental education
[12] Urban edible landscaping
[13] Urban food forestry
[14] Community orchard
[15] Edible park
[16] Seattle Parks and Recreation Department
[17] Urban agricultural landscape
[18] Kitchen gardens
[19] Allotment farming
[20] Edible landscapes
[21] Small- scale urban farm
[22] Large- scale urban farm
[23] Retail, distribution, and support sites